به چه افکاری مزاحم میگوییم؟
همۀ ما با افکار مزاحمی درگیر بودهایم که گویی منشأ بیرونی دارند و خارج از اراده و تفکر ما به ما القا میشوند. محتوای این افکار ممکن است غریب، مضحک یا تهدید کننده باشند. در برخی مواقع این افکار بعد از هجوم ناگهانی، محو می شوند و گاهی هم باقی میمانند. افکار مزاحم میتواند شامل نگرانی درمورد اتفاقی که ممکن است برای شما یا فردی که برای شما مهم است بیفتد، اشتباهی که ممکن است مرتکب شوید یا رفتار ناگهانی و تکانشی که ممکن است در یک موقعیتی از شما سربزند و … باشد.
برای برخی افراد حضور این افکار می تواند به مثابه یک اضطراب شدید باشد یا در مواقعی حتی حمله وحشتزدگی (PANIC ATTACK) را به دنبال داشته باشد. این گونه از افکار مزاحم به گونه ای تجربه می شوند که گویی خود اضطراب هستند و کارکردی جز شعله ور کردن آتش اضطرابی که شما در حال تجربه آن هستید، ندارند.
با این حال گونۀ دیگری از این افکار وجود دارند: افکار مزاحم ناخواسته….. اینها افکار چسبنده ای هستند که اضطراب شدیدی تولید میکنند. به نظر میرسد که این افکار از ناکجا هجوم می آورند و با خود ترس و اضطراب، احساس گناه، رقت و بدبختی را یدک میکشند.
چرا افکار مزاحم تا این حد آزاردهنده هستند؟
محتوای این افکار ناخوشایند گاهی بر سکس و خشونت یا تصاویر نامقبول اجتماعی متکی است. مثالهایی رایج از این مدل افکار شامل: کشتن یک نفر، شکنجه حیوانات و آدمیزاد، قتل یا تجاوز به کودک، پرت کردن خود یا دیگری از پنجره یا جلوی قطار، تجاوز و تعدی به دیگران، درآوردن لباس در محیط عمومی، گرفتن ناگهانی دست دیگران و … بعضی افکار به شکهای ناگهانی اطلاق میشوند مثل: ” آیا اشتباهی از من سر زد که من متوجهش نشدم؟” ” اگر آن کسی نباشم که به دیگران نشان میدهم چه میشود؟”. موارد ذکر شده همۀ مثالهای موجود نیست اما بینش خوبی در مورد این افکار به ما خواهد داد.
افرادی که این افکار ناخواسته را تجربه میکنند نگران این هستند که مطابق با تصاویری که در ذهن دارند دست به رفتاری مشابه با آن تصاویر بزنند یا احساس شرم و گناه از داشتن چنین افکاری دارند بنابراین به صورت راز مُهر وموم شده آن را نگه میدارند.
مشکل افرادی که با این افکار دستوپنجه نرم میکنند این است که محتوای این افکار به شدت ترسناک و تهدید کننده است. این افراد ناامیدانه سعی میکنند که از شر این افکار خلاص شوند که نتیجتاً بر عکس عمل میکنند، هرچه قویتر سعی کنید که این افکار را سرکوب و خنثی کنید چسبندگی آنها بیشتر میشود.
راه های رهایی از افکار مزاحم
کسانی که از این افکار رنج میبرند نیاز دارند که افکار جایگزین جدیدی را انتخاب کنند (اینکه بدانند محتوای این افکار بیهوده و غیر مرتبط است). به صورت مجازی تمام افراد افکاری با محتوای عجیب و غریب، شنیع، آزاردهنده و خشن دارند. مغز ما گاهی افکار باطل تولید میکند که به اسم تفالههای هوشیاری معروفند. این فکرها بیمعنی هستند. اگر این افکار را جدی نگیرید و اجازه جریان داشتن بدون کنترل به آنها بدهید در سیالی امواج افکار دیگر موجود هوشیاری، شسته و غرق خواهند شد. در واقعیت یک فکر -حتی ترسناکترین فکر- یک تکانه نیست.
کسانی که افکار ناخواسته دارند مشکلات کنترل تکانه (Impulse control) ندارند، بلکه مشکل کنترل بیش از حد دارند. آنها سعی میکنند که افکارشان را کنترل کنند و همه ما میدانیم که بعد از اینکه از ما خواسته میشود به فیل صورتی فکر نکنیم چه اتفاقی خواهد افتاد. در حالی که اضطراب، احساسات ناشی از این افکار ناخوشایند را برای مدتی محو میکند (زیرا این فکر القا میشود که شاید افکار پلیدی داشته باشم اما خسارت آن را با اضطرابم جبران میکنم)، اما این حالت موقتی است و بعد از مدتی این چرخه معیوب ممکن است به رفتاری عادتگونه تبدیل شود، یعنی هروقت که این افکار را دارم برای دور کردن این افکار اضطراب میگیرم. بهترین راهحل کاهش اضطراب نیست بلکه کاهش حساسیت به این نوع از افکار است.
افکار مزاحم وقتی که با آنها درگیر میشوید، نگران آنها هستید، کشمکش میکنید یا سعی در منطقی جلوه دادن آن دارید، تقویت میشود. همچنین با دوری کردن از این افکار باعث رشد و پروبال گرفتن آنها میشوید. این افکار را به حال خود بگذارید، به گونهای با آنها روبهرو شوید که گویی فاقد اهمیت هستند، خواهید دید بعد از مدت کوتاهی حذف میشوند.
5 تکنیک کاربردی
- این افکار را “مزاحم” خطاب کنید.
- به خود یادآوری کنید که این افکار اتوماتیک، بیاهمیت و تعریفکنندۀ شما نیستند.
- این افکار را در ذهن خود بپذیرید. به هیچ عنوان سعی نکنید که آنها را به زور از فکر خود بیرون کنید.
- به زمان اجازۀ گذر دهید، این افکار بعد از زمان مشخصی ناپدید میشوند.
- به کارهای جاری خود ادامه دهید و بگذارید اضطراب در بدن شما جریان داشته باشد.
مواردی که نباید انجام دهید
- این افکار را نشخوار نکنید.
- سعی در بیرون انداختن آنها از سر خود نداشته باشید.
- سعی نکنید که حتما بفهمید این افکار چه معنایی دارند.
در نگاه اول شاید رعایت این موارد سخت باشد اما با چند هفته تمرین مستمر شانس بزرگی خواهید یافت که کاهش شدت و دفعات این افکار مزاحم را تجربه کنید.
منبع: سایت psychology today
همانطور که میدانید در بستر فارگو وبینار و کارگاههای آنلاین برگزار میشود. وبینار “رهایی از افکار مزاحم و خاطرات آزار دهنده” با تدریس جناب آقای دکتر عنایتاله شهیدی، پزشک و روانشناس بالینی و عضو انجمن بین المللی هیپنوتیزم، درتاریخ 7 و 8 آبان در 2 جلسه 5 ساعته برگزار شد. جلسه نخست این وبینار با مقدمه معرفی افکار مزاحم شروع میشود و در ادامه به علتشناسی این افکار در وبینار پرداخته میشود. در جلسه دوم آموزش راهکارهایی بر اساس تکنیکهای هیپنوتیزم ارائه میشود و در پایان یک اجرای عملی همراه با تکنیکهای آموزشی اجرا میشود.
عناوین مباحث رهایی از افکار مزاحم در وبینار دکتر شهیدی:
هر آسیب یا اختلال روانی ریشه در چهار مؤلفه مشترک بین تمامی انسانها دارد:
1.زیستی یا biology: شامل مجموعه ژنهایی که ویژگیهایی را برای ما رقم میزنند که عمدتاً بخش عمدهی آن از والدین منتقل میشود مثل رنگ چشم، قد، وزن و…
2.روانی یا psycho: ساختار روانشناختی و شخصیت منحصر به فردی که من و دیگری را از هم متمایز میکند.
3.اجتماعی یا socio: دلالت بر یادگیریهای ما در طول سالهای اولیه زندگی که نقش بسیار مهمتری در قیاس با سالهای بعدی ایفا میکند دارد، یعنی به یادگیری و فرآیند اجتماعی شدن ما اشاره دارد.
4.معنوی یا spiritual: به باورها و اعتقادات ما در حوزۀ معنویت اشاره دارد.
با معرفی و شناخت اجمالی این چهار حوزه اکنون میتوانیم عنوان کنیم که در مجموع میزان مقاومت و آسیب پذیری ما در مقابل مشکلات و آسیبها محدود به فرآیند رشد ما در این چهر حوزه میباشد.
افکار مزاحم گروهی از افکار و تصاویر خودآیند منفی هستند که به طور مکرر در ذهن حضور دارند و ما قصد داریم که از شر این افکار خلاص شویم اما راه گریزی نیست. به تعبیر دیگر علی رغم میل ما برای عدم حضور این افکار، راه خود را برای حضور در هوشیاری پیدا خواهند کرد. خاطرات آزار دهنده اما به رویدادهایی اطلاق میشود که همراه با هیجانی مخرب در حافظه ثبت شدهاند. یعنی خاطرات آزار دهنده فقط فکر ما نیستند بلکه اتفاقاتی هستند که به علل گوناگون با هیجانات مخربی در روان ما ذخیره شدهاند. برای تغییر در این مکانیزمهای معیوب ابتدا لازم است معرفی مختصری در مورد حافظه و نحوه کارکرد آن داشته باشیم.
ساختار حافظه در انسان بازساختاری یا Reconstructive است. به این شکل که هر بخشی از یک خاطره در محل مشخصی از مغز ثبت و ذخیره میشوند و این اجزای مختلف در زمان یادآوری یک خاطره به صورت یک کل منسجم از نقاط مختلف مغز گردآوری و بازآفرینی میشوند.
حافظه متأثر از خلق میباشد و اگر در هنگام بازسازی یک خاطره حال خوبی داشته باشیم وجوه مثبت خاطرات بیشتر در ذهن متبادر میشوند تا وجوه منفی. همچنین اگر در زمان این بازسازی خاطره افسرده حال و بیرمق باشیم متعاقباً کفهی خاطرات ناخوشایند بیشتر سنگینی خواهد کرد. ارتباط بین کرتکس مغز و سیستم لیمبیک در مغز این امکان را فراهم میآورد که هر خاطره ناخوشایندی که در سیستم لیمبیک (آمیگدال) همراه با هیجان مخصوص آن خاطره پردازش میشود، توسط کرتکس مغز (لوب پیشپیشانی) بازنگری و تعدیل شود.
به این شکل است که خاطرهای ناخوشایند همیشه با اختلالاتی مثل PTSD همراه نیستند، زیرا مغز در بسیاری موارد توسط سیستمهایی که در بالا ذکر شد فشار این خاطرات و حوادث را کم میکند. طبیعی است که در صورت بروز مشکل هنگام مواجهه با رویدادهای آسیبزا میتوان نتیجهگیری کرد که یا فشار اتفاق بیش از حد انتظار و تحمل بوده یا به دلیل چهار عامل ذکر شده در بالا توانایی تطابق و سازگاری با مشکلات در سطح پایینتری قرار داشته است.
ادامه این مطالب و به کارگیری راههای عملی برای سازگاری بیشتر با خاطرات ناخوشایند را میتوانید در وبینار برگزار شده در فارگو با عنوان “رهایی از افکار مزاحم و خاطرات آزار دهنده” مشاهده فرمایید.