آیا مجرد ماندن به معنای غیرعادی بودن است؟
آیا مجرد بودن تا آخر عمر طبیعی است؟ آیا مجرد بودن یک فرد امری عادی محسوب میشود؟شاید افراد مجرد این سوال را از خود بپرسند، یا دیگران به طور مستقیم و غیر مستقیم مدام این سوال را برای آنها مطرح کنند. روبهرو شدن با این سوالات برای افراد مجرد ناراحت کننده است و گاها آنها را عصبی میکند. پس هر زمانی که کسی از شما پرسید آیا مجرد ماندن طبیعی و عادی است، اول از او سوال کنید عادی و نرمال یعنی چی؟
روانشناسان و محققان برای راحتتر شدن کار شما ۵ معنی اصلی از «عادی و طبیعی» بودن را شرح میدهند:
۱.آمار و درصد: یک راه ساده و درست برای درک عادی بودن یک رفتار، میزان رواج آن است. یک رفتار چقدر در یک جامعه رواج دارد؟ اگر جواب عمومیت داشتن و همگانی شدن آن رفتار باشد، پس یک رفتار عادی و طبیعی در آن جامعه محسوب میشود. مجرد بودن در عصر حاضر بیشتر از هر زمان دیگری رواج دارد. در آمریکا و اروپا میزان افراد مجرد بالای ۱۸ سال به اندازه افراد متاهل است. این آمار در کشورهای استرالیا، نیوزیلند و آمریکای لاتین بیشتر نیز هست. این آمار و ارقام در واقع نشان میدهد مجرد بودن به امری رایج و همگانی در اکثر جوامع تبدیل شده است.۲. درونی کردن: افراد اغلب تمایل دارند معیار نرمال و طبیعی بودن را خودشان قرار دهند. یعنی هرکس بیشتر شبیه به من باشد؛ پس نرمالتر و طبیعیتر است. افراد متاهل نیز از این نکته مستثنی نیستند و آنها اغلب مجرد بودن را غیر عادی تلقی میکنند.
۳.فرهنگ: چه رفتارهای در یک فرهنگ و در یک برهه از زمان عادی و یا غیرعادی تعریف میشود؟ در بسیاری از فرهنگها متاهل بودن عادیتر از مجرد بودن تعریف میشود و به آن بها میدهند. در حالی که تعداد افراد مجرد بیشتر و بیشتر میشود و برخی افراد برای تمام عمر مجرد باقی میمانند باید نسبت به عادی بودن آن تجدید نظر کرد. مذهب و سیاست اغلب ازدواج را امری طبیعی و عادی قلمداد میکند و مجرد بودن را قبول نمیکند. علاوه بر ایدئولوژی و سیاستها، پذیرش عموم مردم و جا افتادن یک رفتار زمان بیشتری میطلبد و مردم دیرتر میتوانند خود را با تغییرات همسو کنند که به این پدیده «تاخیر فرهنگی» گفته میشود.۴.کمال گرایی: ازدواج برای اغلب افراد به معنی کامل شدن و کمال زندگی است. پس برای رسیدن به آن تلاش میکنند. در اکثر جوامع به ازدواج بها میدهند و به آن احترام میگذارند، آن را امری مقدس و ارزشمند تلقی میکنند، و آن را جشن میگیرند. به این دلیل که یک زندگی ایده آل است. ایده آل پنداری ازدواج امری دائمی، با قدمت است و بر خلاف آن به ندرت سوال و نظری مطرح میشود. اکثریت مردم با آن توافق دارند. اما تحقیقات در مورد افراد مجردی که قلبا این امر را انتخاب کردهاند نشان میدهد زندگی خوب، با معنا و رضایت بخشی دارند و ازدواج را به معنی کمال و زندگی ایده آل نمیدانند. در واقع بحث در مورد مجرد یا متاهل بودن و برتری دیگری بر آن یکی نیست بلکه هدف این است راهی را که در آن رضایت خاطر داریم و معنای زندگی را در آن میبینیم، پیدا کنیم. بدون هیچگونه لقب و انگی و هر دو شیوه زندگی را نرمال و عادی تلقی کنیم و از فشارهایی که به افراد مجرد میآوریم کم کنیم.
۵.اختلال یا مشکل: طبق این تعریف باید بگوییم غیر طبیعی و نابههنجار، تنها به معنی غیر عادی یا کمتر از ایده آل نیست، بلکه دربرگیرنده ناتوانی، نقص و بیماری نیز میشود. اغلب افراد مجرد ماندن را به معنی زندگی پوچ، ناقص، کوتاه و سخت میدانند و تنها راه خلاصی از این شرایط اسفبار را در ازدواج میبینند. در حقیقت مطالعات زیادی افراد متاهل را سالمتر و با طول عمر بیشتری ارزیابی کردهاند اما نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که آیا میشود تعیین کرد افراد متاهل اگر مجرد بودن زندگی بدتر و ناسالمتری داشتهاند؟ ازدواج با خود منافع زیاد قانونی، مالی و احترام را به همراه میآورد و در مقابل افراد مجرد در معرض هجوهها و برچسبهای منفی زیادی هستند و مدام باید از خود در برابر مجرد ماندن دفاع کنند.