شاید اغلب این‌گونه فکر کنند و یا در زندگی خود تجربه کرده باشند، رابطه جنسی با یک نفر در بلند مدت دیگر آن هیجان، شور و شوق اوایل را ندارد و بعد از مدتی تکراری می‌شود و این امری بدیهی است. در حقیقت در بلند مدت و با بالا رفتن سن، تعداد دفعات رابطه جنسی کم می‌شود. حتی برخی زوج‌ها رابطه جنسی خود را کاملا قطع می‌کنند زیرا بعد از گذشت دهه‌ها برانگیختی و رسیدن به ارگاسم برای زوج‌ها کاری سخت و طاقت‌فرسا می‌شود.
آیا می‌شود بعد از گذشت دهه‌ها هنوز نسبت به رابطه جنسی با شریک عاطفی مشتاق بود و آن را ادامه داد؟
شاید برای افراد تک همسری راه حل، تجربیات جدید و روش‌های تازه برای بازگرداندن شور و اشتیاق به رابطه زناشویی است. شاید اضافه کردن کارها و رفتارهایی که قبلا در رابطه جنسی انجام نمی‌دادند رابطه را برایشان جالب و جذاب کند و به نوعی هیجان آن را زیاد کند. اما برای برخی افراد رفتارهای جدید جنسی با شریک قدیمی جذاب نیست بلکه هیجان و جذابیت را در افراد مختلف و رابطه با آنان می‌دانند در واقع برای آنان کارهای جدید کفایت نمی‌کند بلکه ترجیح می‌دهند همان رفتارهای جنسی قدیمی را با افراد جدید و مختلف امتحان کنند. در نتیجه خیانت و تعدد روابط به افراد این اجازه را می‌دهد برای هیجان، جذابیت، فرار از دل‌زدگی و ملالت به افراد مختلف روی بیاورند.
اما اگر تمام این راه حل‌ها به طور موقت هیجان را به شما و رابطه برگرداند آن وقت باید چه کاری کرد؟
تمام تجربیات برای بار اول جدید و تازه است و بعد از آن تکراری می‌شود. رفتارهای جنسی تازه و شرکای عاطفی جدید در مرحله‌ای برای شما تکراری می‌شود. شاید تجربیات زیادی را امتحان کرده باشید تا از مشکل دل‌زدگی در رابطه جنسی خلاص شوید. خیانت، شرکای متعدد، روابط غیر معمول، فضاهای جدید و بسیاری موارد دیگر. اما در نهایت متوجه شده‌اید تمام این‌ها موقتاً حال شما را عوض می‌کند و بعد از مدتی دوباره به همان حس کسلی همیشگی از رابطه برمی‌گردید و دوباره ناراضی و ناخوشنود هستید. آیا این یک قانون و جبر است که باید همیشه به دنبال چیزی بهتر، هیجان انگیزتر و برتر باشیم؟ و بعد از آنکه دوباره تکراری شد به همان رنج همیشگی بازگردیم؟ و گویی در یک چرخه باطل ابدی گرفتار شده‌ایم.
اغلب زمانی که دنیا برای ما جایی کسالت آور و تکراری شود هیچ چیزی ما را برانگیخته و هیجان زده نمی‌کند و احساس پوچی و بی‌معنا بودن ما را فرا می‌گیرد. اکثر ما دوست داریم کاری را انجام دهیم که برای ما جذاب و هیجان انگیز است تا نسبت به آن شور و اشتیاق داشته باشیم و تمام و کمال درگیر آن شویم. اما زمانی که این‌گونه نباشد احساس آشفتگی و پریشانی می‌کنیم و علاقه به انجام هیچ کاری نداریم و دچار دردی پایان‌ناپذیر می‌شویم.
افراد خیلی اوقات برای رهایی از چنین احساسی به رابطه جنسی پناه می‌برند اما زمانی که رابطه جنسی هم برایشان کسل کننده باشد گاها پیش می‌آید که به مواد مخدر و الکل روی می‌آورند. دل‌زدگی و کسلی تنها یک حس نیست بلکه دیدگاه و نظر فرد در مورد زندگی، آینده و دنیا است. زمانی که کنجکاو و خلاق باشید به ندرت دچار چنین احساسی شده و یا راه حلی برای رهایی از آن پیدا می کنید.
به قول؛ ویلیام بلیک شاعر که می‌گوید «در یک دانه شن می‌توانی کل دنیا را ببینی» اشاره به قدرت تصویرسازی و خلاقیت انسان‌ها می‌کند که حتی در کوچک‌ترین چیزها می‌توان هزاران تجربه، زیبایی و جذابیت مختلف را جستجو کرد. و یا به قول فیلسوف بزرگ؛ هراکلیتوس «انسان در یک رودخانه دو بار شنا نمی‌کند» زیرا بار دوم نه تو آن آدم قبلی هستی و نه رودخانه همان رودخانه بار اول است. به همین دلیل رابطه جنسی با شریک عاطفی شما برای دهه‌ها باز هم تکراری نیست. زیرا هم شما و هم همسرتان در حال تغییر هستید. بدن، ویژگی‌های اخلاقی و شخصیت هر دوی شما در طول سال‌ها تغییر کرده است. این‌که شما نسبت به این تغییرات چه احساس و دیدگاهی داشته باشید بر میزان رضایت و نارضایتی شما از رابطه جنسی تاثیر می‌گذارد. شاید زمانی که شما این تغییرات را مثبت ببینید رابطه خود را هیجان انگیز برداشت کنید.
آیا در بلند مدت رابطه جنسی برایمان کسل کننده می‌شود؟
کسلی و دل‌زدگی یک نوع هیجان و احساس مقاوم در برابر تغییراتی است که به آن‌ها علاقه‌ای ندارید. تغییراتی که شما را آزار می‌دهد و از آن‌ها بیزار هستید موجب می‌شود در طول زمان به تدریج بی‌احساس، بی‌علاقه شده و احساس پوچی کنید. اما زمانی که در مقابل تغییرات کنجکاو و خلاق باشید و نسبت به آن‌ها با دیدی پذیرا و باز استقبال کنید دیگر برایتان آزار دهنده نیست و نسبت به آن حس بیزاری، بی‌علاقگی و دل‌زدگی ندارید. همان‌طور که رفتاری برای کسی دلنشین و برای دیگری منزجر کننده است. تغییرات نیز به همین‌گونه عمل می‌کند. پس دیدگاه شما در مورد احساستان نسبت به تغییرات زندگی نقش مهمی دارد. تغییرات و برخی رفتارها که شما را اذیت می‌کند ممکن است موجب لذت کسی دیگر شود. پس برای سازگار شدن با تغییرات و لذت بردن از آن‌ها دیدگاه خود را عوض کنید و بدانید هیچ چیز ثابت و پایدار نیست.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که تکرار همیشه بد و ناخوشایند نیست. در مورد غذا یا موسیقی شاید برایتان ملموس‌تر باشد. سال‌ها و دهه‌ها عشق و علاقه ما به برخی خوراکی‌ها و موسیقی‌ها تغییر نمی‌کند هربار که غذای مورد علاقه‌مان را میل کنیم برای ما لذت بخش است. می‌توانید حساب کنید تا به حال چند بار خوراکی مورد علاقه‌تان را میل کرده‌اید و با وجود تکراری بودن از آن خسته نشده‌اید؟ تا حالا پیش آمده به رستوران‌های جدید بروید و غذاهای متنوع امتحان کنید اما باز دلتان برای یک غذای خاص تنگ شود؟ یا در مورد موسیقی بارها پیش آمده زمانی که یک قطعه موسیقی مربوط به دوران نوجوانی برایمان پخش می‌شود حس و حال دیگری پیدا می‌کنیم و هیجان زده می‌شویم.
پس در مورد رابطه جنسی خود با شریک عاطفی‌تان همه این موارد صدق می‌کند. اگر شما فرد مورد علاقه‌تان را پیدا کرده‌اید، رفتارهای جنسی مناسب با علاقه و سلیقه یکدیگر دارید و می‌توانید در مورد خواسته‌های جنسی خود با وی صحبت کنید، بسیار خوش شانس هستید.
برگرفته از سایت روانشناسی امروز
برای مشاهده وبینارهای برگزار شده در مورد بهبود و غنی‌سازی روابط زوجین می‌توانید به اپلیکیشن مشاوره و روانشناسی فارگو مراجعه نمایید.
بدون دیدگاه