بسیاری از والدین دربارۀ انجام «گناهانی» عذاب وجدان دارند که تقریباً دامنگیر همۀ پدر و مادرها میشود؛ اما احساس گناه دارای پیامدهایی است که با سلامت عاطفی والدینو سلامت عمومی کودکان مرتبط است. احساس گناه ممکن است باعث شود که والدین عادتهای انضباطی ناسالم را پرورش دهند؛ مثلاً تسلیم خواستۀ کودک شدن در زمانی که این کار به نفع او نیست، یا مثلاً جبران بیش از حد برای انتخابهایشان. در حالی که این چیزها ممکن است موقتاً احساس گناه والدین را از بین ببرد، میتواند برای کودکان، ناسالم و مخرب باشد. احساس گناه خود را با درک اینکه هیچ والدی عالی نیست تسکین دهید. در اینجا پنج دلیل اصلی احساس گناه والدین و توصیههایی برای راههای مقابله با این احساسات را مطرح میکنیم:
1. من یک والد شاغل هستم
برای والدینی که بیرون از خانه کار میکنند، این یکی از ریشههای اصلی احساس گناه است. از اینکه کار خود را دوست دارید احساس گناه میکنید، از اینکه به دستمزد خود نیاز دارید احساس گناه میکنید (و اگر نیاز نداشته باشید احساس گناه شدیدتر!) و مطمئناً از اینکه گاهی احساس میکنید سر کار رفتن، رهایی از فضای آشفتۀ خانه است، احساس گناه دارید. تحقیقات نشان میدهند که مهارتهای شناختی، اجتماعی و زبانی کودک با رفتن به یک مرکز مراقبت از کودکان باکیفیت، بهبود مییابد. اگر سر کار رفتن شما را خوشحال میکند، پس برای کل خانواده بسیار مفید خواهد بود. آیا وقتی فرزندتان را از مرکز مراقبت از کودکان برمیدارید و به خانه میروید تا او را به پرستار بچه بسپارید که بتوانید با همسرتان یک قرار دونفره داشته باشید یا در جلسه هیئت مدیره برای خیریهای که واقعاً برایتان مهم است شرکت کنید، احساس بدتری دارید؟
(زندگی شما هم مهم است. چه حفظ ارتباطاتتان باشد چه سیراب کردن خودتان از لحاظ ذهنی با انجام کار دلخواه یا خرید کردن یا هر چیز دیگر؛ در واقع همچنانکه کودک شما بزرگ میشود، خوب است ببیند که شما مراقب نیازهای خودتان نیز هستید. به علاوه، شاید او از وقت گذراندن با پرستارش لذت ببرد!)
2. فرزند من در حضور جمع بدرفتاری میکند
وقتی کودکی در فروشگاه قشقرق به راه میاندازد یا هر رفتار ناشایست دیگری از او سَر میزند، هر والدی احساس خجالت میکند. نگاههایی که به سمت شما روانه میشود به احتمال زیاد نشان همدلی است تا قضاوت. با این حال، شما میتوانید عادتهای انضباطی خود را برای مدیریت این وضعیت تغییر دهید.
(اولاً، اگر فکر میکنید فرزندتان به اندازۀ کافی بزرگ شده است که درک کند، انتظارات خود را از قبل دربارۀ رفتار او تعیین کنید. مطمئن شوید که او پیامدهای بدرفتاری را میداند و در مواقع بدرفتاری، این پیامدها را واقعاً اجرا کنید. در صورت امکان از بردن فرزندتان به گردش در زمانی که باید چرت بزند، خودداری کنید. زمانی که کودک شما بیش از حد خسته است، احتمال کجخلقی بیشتر است. تغییر برنامههای خودتان طبق برنامۀ فرزندانتان سخت است، اما با برنامههای ساده هم برای کودک مهیج است. با برداشتن اسنک، آبمیوه، عوض کردن لباسها و اسباببازی مورد علاقهاش، برنامهای برای تفریح تدارک ببینید. گاهی اوقات بچهها در جمع بدرفتاری میکنند چون میدانند این باعث خجالت مراقبانشان میشود و فکر میکنند اینگونه به احتمال زیاد به آنچه میخواهند، میرسند. وقتی فرزندتان قوانین را میشکند، او را با پیامدی موثر روبهرو سازید.)
3. رژیم غذایی فرزندم افتضاح است
یک روز، کودک شما با خوشحالی چغندر، کلم بروکلی و سیبزمینی شیرین را با ولع میخورد و روز دیگر، کودک نوپای شما از خوردن چیزی به جز ساندویچ کرۀ بادام زمینی و آبنباتچوبی امتناع میکند. بهتر است میز شام را به میدان جنگدربارۀ غذا تبدیل نکنید. صرفاً به کودک خود تنوع گستردهای از مواد مغذی را ارائه دهید. اگر او از خوردن میوهها و سبزیجات امتناع کرد، بیخودی این مسئله را بزرگ نکنید. هرچه باشد هیچ کودکی تا به حال از نخوردن میوه مریض نشده است! نهایتاً او ممکن است با امتحان کردن (و دوست داشتن!) غذایی که قبلاً رد کرده بود، شما را غافلگیر کند. اگر مشکل شما این است که فرزندتان بیش از حد غذاهای ناسالم یا فستفود میخورد، به یاد داشته باشید که این غذاها سمی نیستند! اما باید گاه به گاه باشد تا یک اتفاق روزمره.
(با انجام تحقیقات در مورد چیزهایی که سالمتر هستند، مقداری احساس گناه را کاهش دهید. یا در مورد انواع غذاهای سالم و سریع که میتوانید در خانه سرو کنید، تحقیق کنید. مانند بسیاری از چیزهای دیگر در زندگی، بهترین گزینه، اعتدال و میانهروی است.)
4. من بیش از حد داد میزنم
حتی آرامترین والدین هم هر چند وقت یکبار به طور ناگهانی سر فرزندشان فریاد میزنند. گاهی اوقات فریاد زدن لازم است. اگر کودک شما به دنبال توپی در خیابان است، نگران لحن صدای خود نباشید. فریاد نزدن شما ممکن است به قیمت جان کودک تمام شود. با این حال، اگر فریاد زدن در حال تبدیل شدن به عادت است، ببینید که آیا سطح استرس شما بالا است؟ یا اینکه برای مدیریت خشم خود به کمک نیاز دارید؟ یا شاید شما نیاز به پیدا کردن تکنیکهایی برای خودکنترلی ونظم شخصی بیشتر دارید.
(یک روانشناس میتواند به شما کمک کند تا بفهمید چرا در ارتباط با فرزندتان صبوری ندارید و به شما کمک کند راههایی برای حفظ خونسردی خود پیدا کنید. این موضوع مهم است چون داد زدن سر بچهها میتواند برای سلامت روان آنها گران تمام شود.)
5. من قدرت مالی برای فراهم کردن چیزهای اضافی برای فرزندم ندارم
میان این کلاسهای موسیقی، کلاسهای ژیمناستیک، تیمهای فوتبال، و تمام وسایلی که بچهها این روزها دارند، برآورده کردن نیازهای کودک، هزینه بالاتری را طلب میکند. با وجود تمام این هزینهها، احتمالاً دوستان فرزندتان را خواهید دید که تعطیلات را در مکانهای لوکس میگذارنند و جدیدترین بازیهای کامپیوتری را دارند؛ در حالی که فرزند شما در حیاط خلوت بازی میکند و لباسهای خواهر یا برادر بزرگترش را به تن دارد.
(اما واقعاً زرقوبرق برای دوران کودکی ضروری نیست. در واقع، ارائۀ بیش از حد چیزها به کودک مشکلساز است. اگر کودک شما دائماً توجه بیش از حد بگیرد، ممکن است در آینده به یک آدم مادیگرا تبدیل شود. بیرون فرستادن فرزندتان برای بازی (بدون جدیدترین اسباببازیها) تخیل او را تقویت میکند، و این موضوع بسیار مهمی است. با درست کردن اسباببازیهای تقریباً رایگان، مانند ساختن قایق از جعبه مقوایی، یا تبدیل یک ورق به شنل ابرقهرمانها، از تخیل خودتان هم در جریان بازی کودک، کمک بگیرید. نگذارید این پیام به فرزندتان منتقل شود که مایۀ تاسف است که شما به اندازۀ دیگران پول ندارید. به او بیاموزید برای چیزهایی که دارد سپاسگزار باشد و شما تمرکز و انرژی خود را بر کیفیت ارتباط با فرزند بگذارید نه کمیت آن.)
بدون دیدگاه