تعریف افسردگی
فهرست مطالب
افسردگی بدون شک بیماری است و قابلدرمان است، اما باورهای غلط، سوءتفاهمها و احساس حقارت برای بسیاری از افراد هنوز هم موانع درمان هستند و عوارض عدم درمان افسردگی ممکن است زندگی فرد را تهدید کند. از طرف دیگر درک حقایق افسردگی میتواند زندگی افراد را نجات دهد. در اینجا ۷ حقیقت درمورد افسردگی و اختلالهای افسردگی که هر کسی باید بداند برایتان آوردهایم.
دلیل افسردگی همیشه موجه نیست
گاهیاوقات افراد دلیل موجهی برای افسردگی خود دارند (مثلاً بیکار شدهاند یا دوست صمیمیشان مرده است)، اما در افسردگی بالینی دلیل موجهی برای حس افسردگی شما وجود ندارد. ممکن است عناصر شیمیایی مغز که وظیفه کنترل خلقوخو را برعهده دارند از حالت تعادل خارج شوند؛ این وضعیت حتی در مساعدترین شرایط هم امکان ظهور دارد.
عوامل بسیاری باعث افسردگی میشوند
دلایل افسردگی بهطور کامل مشخص نشدهاند؛ اما بهترین توضیحی که همه آن را قبول دارند این است که احتمالاً ترکیبی از عوامل در بهوجود آمدن افسردگی نقش دارند؛ برای مثال ممکن است وجود زمینه پنهان وراثتی بههمراه برخی عوامل خاص محیطی زمینه را برای بروز افسردگی مهیا کنند. داشتن پدرومادر یا پدربزرگ و مادربزرگ افسرده احتمال افسردگی را افزایش میدهد. همین موضوع نشان میدهد که وراثت نقش بزرگی در ابتلا به افسردگی دارد. همچنین میزان افسردگی در کسانی که سابقه مصرف مواد دارند بالاتر است. عوامل دیگری مانند عدم تعادل شیمیایی مغز، هورمونها، تغییرات فصلی، استرس و ضربه روحی نیز با افسردگی ارتباط دارند.
بیتعادلی در شیمی مغز
افسردگی با سطوح غیرمتعادل انتقالدهندههای عصبی که کارشان تنظیم خلقوخو است، ارتباط دارد. دوپامین، سروتونین و نوراپینفرین از جمله این انتقالدهندهها هستند. بهگفته پژوهشگران افزایش بیشازحد این انتقالدهندهها ممکن است باعث افسردگی شود یا اینکه در بهوجود آمدن آن نقش بازی کند.
هورمون
هرگونه تغییر در میزان ترشح یا عملکرد هورمونها (مثل بارداری، عادت ماهیانه، یائسگی، بیماریهای تیروئیدی) ممکن است در افسردگی نقش داشته باشد.

تغییرات فصلی
مختل شدن ریتم شبانهروزی بدن باعث بهوجود آمدن اختلالهای شدید افسردگی با الگوهای فصلی میشود. تغییر فصلها همچنین باعث مختل شدن خواب میشود که خود در افسرده شدن افراد نقش دارد.
استرس و ضربه روحی
از دست دادن عزیزان، ضربه روحی و تجاوز، استرس شدید و تغییرات بزرگ زندگی (مثل طلاق، بیکار شدن) در بهوجود آمدن افسردگی نقش دارند. پژوهشگران سطح بالای هورمون کورتیزول را مقصر این وضع میدانند. هورمون کورتیزول در زمان استرس و ضربههای روحی ترشح میشود. کورتیزول روی سروتونین اثر میگذارد و ممکن است باعث بهوجود آمدن افسردگی شود.
افسردگی با ناراحتیهای عادی فرق میکند
ناراحت شدن بخشی از طبیعت انسان و واکنشی طبیعی به شرایط دردناک است. هرکسی گاهی ناراحتی را تجربه میکند، اما افسردگی نوعی بیماری است که نشانههای آن از ناراحتی خیلی بیشتر است. از برخی نشانهها میتوان فهمید که ناراحتی به افسردگی تبدیل شده است؛ مثل:
۱. تغییر کردن اشتها، وزن و الگوی خواب؛
۲.کاهش میل جنسی؛
۳. احساس اضطراب، ناامیدی یا درماندگی؛
۴. احساس ناآرامی و آشوب؛
۵. احساس اندوه یا پوچی به شکل مداوم؛
۶. علائم جسمی (سردرد، مشکلات هاضمهای، دردهای بدنی) که با درمان تسکین پیدا نمیکنند؛
۷. بیمیل شدن به فعالیتهایی که قبلاً از آنها لذت میبردید؛
۸. سستی یا احساس خستگی؛
۹. مشکل پیدا کردن برای تمرکز، حافظه و تصمیمگیری.
متأسفانه خارج شدن از افسردگی کار سادهای نیست. اگر چنین علائمی در شما وجود دارد، به متخصص سلامت روان مراجعه کنید.
کودکان دربرابر افسردگی ایمن نیستند
باور مردم بر این است که دوران کودکی دوران شادی و بیخیالی است. درست است که بچهها مشکلات بزرگسالان مثل استرس شغلی یا فشار مالی را ندارند، اما نباید تصور کنیم که کودکان افسرده نمیشوند. دوران کودکی نیز استرسهای خاص خودش را دارد؛ مثل زورگویی همسالان یا تقلا برای پذیرفته شدن در گروه همسالان.

افسردگی واقعاً بیماری است
شما ضعیف یا دیوانه نیستید. افسردگی واقعاً بیماری است و به اعتقاد پژوهشگران علت اصلی آن برهم خوردن تعادل برخی عناصر شیمیایی مغز است که به آنها انتقالدهنده عصبی میگویند. حتی برخی پژوهشگران آن را نوعی بیماری سیستمی میدانند. انتقالدهندههای زیر نقش مهمی در تنظیم خلقوخوی شما ایفا میکنند و علاوهبرآن در بسیاری از عملکردهای بدن نقش دارند:
۱. دوپامین
عواطف، حافظه، فکر، انگیزه و محرکها را تنظیم میکند؛
۲. نوراپینفرین
در پاسخ جنگ و گریز (Fight or Flight) و در موقعیتهای پراسترس، سرعت ضربان قلب و فشار خون را افزایش میدهد.
۳. سروتونین
مادهای نشاطآور است که خلقوخوی شما را تنظیم میکند و بهطور کلی در حس سرخوشی شما نقش دارد. تحقیقات پژوهشگران روی علل برهم خوردن تعادل این عناصر ادامه دارد. همچنین تحقیقات روی سایر انتقالدهندهها مثل استیلکولین، گابا و گلوتامات نیز که احتمالاً در ایجاد افسردگی نقش دارند، ادامه دارد.
افسردگی قابلدرمان است
چندین درمان بسیار مؤثر برای افسردگی وجود دارد که درمانهای دارویی و رواندرمانی از جمله آنها هستند. علاوهبراین، درمانهای نوظهوری نیز دائم درحال ایجاد شدن هستند که اثربخشی خود را درجاییکه سایر درمانها عاجز میمانند نشان میدهند. درمان باید با نشانههای بیماری و وضعیت کلی سلامت شما همخوانی داشته باشد، اما بهطورکلی در درمان افسردگی از دارو، رواندرمانی و تغییرات سبک زندگی بهشکل ترکیبی استفاده میشود.
درمان
بسته به موقعیت خاصی که دارید ممکن است در رواندرمانی فردی، گروهی، خانوادگی شرکت کنید. روشهای درمانی بسیار هستند، اما پژوهشها اثربخشی روشهای زیر را در درمان افسردگی ثابت کردهاند:
۱. فعالسازی رفتاری؛
۲. درمان شناختی-رفتاری؛
۳. رواندرمانی بینفردی؛
۴. درمان با روش حل مسئله؛
۵. رواندرمانی روانپویشی؛
۶. درمان با مهارتهای اجتماعی؛
۷. مشاوره حمایتی.

تغییرهای سبک زندگی
درکنار درمان و دارو، ایجاد برخی تغییرها در سبک زندگی به شما کمک میکند علائم افسردگی و همچنین عوارض مصرف داروها را بهتر مدیریت کنید. میتوانید روی چند زمینه که در ادامه آوردهایم تمرکز کنید، ولی بهتر است قبل از آن با متخصص سلامت روان خود صحبت کنید تا مطمئن شوید که ایجاد چنین تغییرهای برای شما مناسب است.
-
رژیم
- هیچ رژیمی نمیتواند تمام افسردگیها را برطرف کند، اما خوردن برخی غذاهای خاص (و پرهیز از برخی دیگر) در تنظیم شدن عواطف و خلقوخوی ما مؤثر است. غذاهای فرآوری شده، الکل، کافئین، شکر و غلات تصفیهشده به سلامت روان آسیب میزنند، درحالیکه غذاهای کاملی مثل میوه و سبزیجات، ماهی، بوقلمون، مرغ، حبوبات، میوههای مغزدار و آجیل خلقوخوی شما را تقویت میکنند.
-
ورزش
- ورزش مناسب خلقوخو را بهتر میکند، استرس را کاهش میدهد و علائم افسردگی را کم میکند. نوع ورزش خود را بسته به سطح آمادگی، سلامت و اولویتهایتان انتخاب کنید. میتوانید ورزشهای اروبیک مثل دوی استقامت، شنا، دوچرخهسواری، پیادهروی سریع، اسکی فضایی و ورزشهای جسمی-ذهنی مثل یوگا و تایچی را در برنامه خود بگنجانید.
-
مدیریت استرس
- استرس هم باعث افسردگی میشود و هم در تشدید علائم آن نقش دارد. عادتهایی مثل تغذیه، ورزش منظم، خواب مناسب و مدیتیشن در بلندمدت باعث افزایش تابآوری میشوند. تکنیکهای روزانه مدیریت استرس را بررسی کنید و مواردی را که برای شما اثربخش است استفاده کنید. میتوانید از ایدههای مفید گروههای حمایتی و متخصصین سلامت روان بهره بگیرید.
اگر خودمان یا یکی از عزیزانمان افسردگی داشت چه کنیم؟
شاید با دیدن نشانههای افسردگی در خودتان یا یکی از عزیزانتان به این فکر بیافتید که حالا باید چکار کنید. شاید بهتر باشد ابتدا اطلاعات خود را در مورد افسردگی، علائم و راههای درمان آن و همچنین باورهای غلط، سوءتفاهمها و احساس حقارت که سد راه درمان هستند بالا ببرید. با این کار درک بهتری از رویدادهای آینده پیدا میکنید و آگاهی شما، چه بیمار باشید و چه مراقب، بیشتر خواهد شد. همچنین لازم است به پزشک عمومیتان مراجعه کنید و با انجام آزمایشهای بدنی و آزمایش خون مطمئن شوید بیماری جسمی که باعث افسردگی شود ندارید. این آزمایشها مرجع متخصص سلامت روان شما برای درمانهای بیشتر خواهند بود. همچنین میتوانید هنگام مراجعه به پزشک از او بخوهید منابع معتبر اطلاعاتی و حمایتی را به شما پیشنهاد دهد.
بدون دیدگاه