اهمیت سلامت روان
سلامت روان در کنار سبک زندگی، آینده شما را رقم می زند.
یکى از مسائل مهم جهان امروز مسئله بهداشت و سلامت انسان است. سازمان بهداشت جهانی سلامت روان را اینگونه تعریف میکند: «حالت بهینه سلامت در سه جسمی، روانی و اجتماعی ». سلامت روانی به معنای سازگاری فرد با خود و خواسته هایش و فشارهای جامعه است. سلامت روانی خوب میتواند کیفیت زندگی را بهبود بخشد در حالی که سلامت روانی ضعیف این کیفیت را تضعیف میکند. برخورداری از سلامت روانی به فرد امکان می دهد یک زندگی مستقل داشته، بر تنش های محیطی غلبه کرده، از وقوع بیماری های شدید روانی جلوگیری نموده و در کیفیت زندگی خود، دوستان و خانواده نقش تاثیرگذاری را ایفا نماید.
بهزیستی روانی ،حالت روانی است که از احساس رضایت از روابط نزدیک بین فردی در موقعیت های مهم شغلی و اجتماعی حاصل میشود و شامل احساس عمومی سلامت هیجانی مانند عزت نفس، روابط مثبت با دیگران و کمرنگ شدن اضطراب، افسردگی و رفتارهای اجتنابی می باشد.
تعریف سازمان جهانی بهداشت از سلامتی ، یک تعریف ایده آل و عملا دست نیافتنی است؛ زیرا با توجه به این تعریف نمیتوان فردی را پیدا کرد که در هر سه بُعد جسمی ، روانی و اجتماعی کاملاً سالم باشد ، ضمن اینکه درعمل هم نمیتوان مرزی بین سلامت و بیماری در نظر گرفت.
درمان سلامت روان امروزه به عنوان یکی از چالش های پیشرو در زمینه بهداشت جهانی شناخته می شود و طیف متنوعی از شرایط را در بر میگیرد که بر همه سنین و جمعیتها تأثیر می گذارد. در حال حاضر جهان در یکی از سخت ترین بحرانهای حوزه سلامت قراردارد؛ یعنی همه گیری ویروس کوید-۱۹. ویژگی اصلی این بحران، آسیب های روانی مانند: استرس، اضطراب، ترس از مرگ خود و عزیزان، افسردگی و وسواس است.
روانشناسان معتقدند که وقتی ما به مدت طولانی در شرایط سخت قرار میگیریم، بهترین کار این است که مشکلات را به دو دسته تقسیم کنیم: چیزهایی که میتوانم کنترل کنم و چیزهایی که در مورد آنها هیچ کاری از دستم ساخته نیست. گاهی اوقات بدن و روان شما فریاد می زند که باید استراحت کند، احیا و ترمیم شود و نیاز به توجه و مراقبت دارد. بیشتر ما به نیازهای روان و جسم خود یه خوبی آگاه نیستیم. می توان با پیشگیری ها، درمان ها و تسهیل بهبود و افزایش آگاهی درباره ی خودمان و پیامدهای مشکلاتی مانند بی خوابی، خستگی مفرط، اضطراب، آشفتگی و…گام های شجاعانه ای برای مراقبت از خود برداریم و با راه حل های مناسب از سلامت روانمان محافظت کنیم.با افزایش آسیب به سلامت روان در طول همه گیری، خود مراقبتی به یک مسئولیت اجتماعی جمعی تبدیل شده است.
افتخار مجموعه سروهاناست تا با ارائه راهحل های روانشناختی سهمی هرچند کوچک در این فرآیند تغییر و ترمیم داشته باشد.
هیجان چیست؟
هیجان (emotion) پدیدههای کمدوام روانشناختی هستند که ریشه شکلگیری آنها در بدن است. هیجان ابزاری بسیار مهم برای سازگاری در محیط است. هیجانها به صورت انفرادی کار نمیکنند بلکه با افکار، احساسات، خلق و خوی و حتی شخصیت گره میخورند و اثری ترکیبی از خود به جای میگذارند. هیجان تجربهای است که هر فرد خودش به شکلی درونی تجربه میکند. ما چیزی به عنوان هیجان بد نداریم. همه هیجانها خوب هستند و ما را آماده سازگاری با موقعیتهای زندگی میکنند. هیجان های اصلی در میان تمام فرهنگ ها در سرتاسر جهان ثابت هستند. پل اکمن ، روانشناس آمریکایی که تحقیقات مفصلی درباره هیجانها انجام داد، احساسات را به 5 دسته اصلی تقسیم بندی کرد:
- شادی: همان چیزی است که آدم ها بیش از هر هیجانی دیگری برای رسیدن به آن تلاش می کنند. شادی معمولاً به صورت یک حالت هیجانی خوشایند تعریف و با احساسات خرسندی، لذت، خشنودی، ارضاء، و تندرستی توصیف می شود؛
- غم: منفیترین و دردناکترین هیجان است. غم اصولاً از تجربیات جدایی یا شکست ناشی میشود؛
- ترس: هیجان بسیار قدرتمندی است که می تواند نقش بسیار موثری در بقاء زندگی افراد داشته باشد. انواع خطر و تجربه ترس، تحت عنوان «پاسخ جنگ و گریز» شناخته می شود. بدن در این شرایط یا خود را برای رویارویی با خطر آماده یا راهی برای فرار پیدا میکند؛
- خشم: پرشورترین هیجان است، اساس آن بر این عقیده است که “اوضاع آنگونه که باید باشد، نیست”. خشم به عنوان یک هیجان قدرتمند که توسط احساس دشمنی و عداوت، آشفتگی و تلاطم، ناکامی، ستیزه جویی دربرابر دیگران، شناخته می شود. همچنین در بُعد مثبت، ابزاری است برای ابراز وجود و تعیین حد و مرز با دیگران؛
- نفرت: تنفر در مواجهه با یک محرک آزارنده که موجب رنجش میشود بوجود میآید، نفرت به رفتارهایی منجر میشود که هدف آن ها کنار زدن عامل آزار دهنده یا محافظت فرد از آن عامل است.
احساس چیست؟
احساس یا feeling به معنای درک رخدادها در بدن است که ارتباط نزدیک با هیجان دارد. احساس، تجربه ذهنی ما از هیجان است. احساسات، تغییرات روانی را به وجود می آورند. این تغییرات در مغز ایجاد می شوند و خود را به صورت واکنشهای ارادی دستگاه عصبی نشان می دهند. هدف اصلی احساس این است که شما را برای رسیدن به هدفی مشخص نزدیک کند یا از چیز مشخصی که به ضرر شماست دور نگاه دارد. احساسات، از هیجانات میآیند.
تفاوت هیجان و احساس
احساسات = هیجانات + فکر کردن
“هیجان” پاسخ فیزیولوژیک بدن و “احساس” برداشت مغز از این پاسخ است. بدین صورت که هیجان ها قابل مشاهدهاند زیرا در قلب رفتار و فیزیک بدن بروز پیدا میکند اما احساسات درونیاند و قابل مشاهده نیستند؛ زیرا احساس یک فرآیند ذهنی است. هیجان ها اغلب ناخودآگاه و غریزی هستند اما احساسات خودآگاه بوده و از دوام و ماندگاری بیشتری برخورد دارند.
اهمیت ثبت هیجانات:
آیا تا به حال متوجه شدهاید که هنگام عصبانیت، تصمیمات بدی می گیرید؟ یا چگونه وقتی ناراحت هستید، نمی توانید به راحتی فکر کنید؟ جای تعجب نیست که ما به عنوان انسان های پیچیده اغلب در طول روز دچار نوسانات روحی منظم و نامنظمی میشویم. خوشحال، غمگین، منزجر احساسات متفاوت دیگری که مدام در رفت و آمد هستند. روح و روان ما به بدنمان وابسته است؛ یعنی هر دو بر هم تاثیر دارند. فعال بودن، تغدیه خوب، خواب کافی، توجه و حضور خودآگاهانه در لحظه و ارتباطات اجتماعی ما زنجیروار بهم مرتبط هستند و در کل موجب بهبود کیفیت سلامت روان میشوند. برای حفظ سلامت جسم و روان یک رژیم غذایی متوازن با مقدار زیاد میوه و سبزیجات و مقدار اندک غذای صنعتی توصیه شده است. در کنار آن ورزش به خوابیدن بهتر و کاهش احساس ترس و اضطراب کمک می کند، حافظه و قدرت درک و شناخت را بهبود می بخشد و شانس تجربه کردن رویدادهای مثبت را در طول روز را افزایش می دهد. همه افراد باید توانایی کنترل و بروز مناسب هیجانها و احساسات را بیاموزند. فردی که به خوبی این دو را درک کند، رفتار سازگارانهتری با موقعیتها در پیش میگیرد، روابط سالم تری برقرار میکند و با مشکلات و شکست ها به خوبی کنار میآید. در کنار شناخت و آگاهی از دو مفهوم هیجان و احساس، پیگیری بروز و شکل گیری آن ها نیز بسیار مهم است. ردیابی خلق و خو یک تکنیک روانشناسی برای بهبود سلامت روان است. این کار ترجیحاً در فواصل زمانی معین انجام می شود تا الگوهای تغییر خلق و خوی در طول یک روز یا هفته مشخص شود. به عنوان مثال، افراد مضطرب ممکن است محرک های خود مانند رفتن به محل کار در ساعات اوج ترافیک را ثبت کرده و از این موقعیت ها اجتناب کنند یا راهحلهای جایگزین را برای جلوگیری از حملات وحشت یا اضطراب ایجاد کنند. ثبت روزانه هیجانات و احساسات، فعالیت های روزمره و اساسی مثل نوشیدن آب، ساعت خواب و بیداری و کیفیت آن و حتی تغذیه باعث می شود شما خود را بهتر بشناسید، متوجه شوید چه محرک هایی موجب بروز چه هیجانات و احساسی می شود تا در نهایت آگاه شوید که چه تغییرات یا اقداماتی باید انجام دهید تا فشار این احساسات را کمتر و کمتر کنید. نوشتن روشی مناسب برای تخلیه احساسات محسوب میشود و در کاهش اضطراب، افسردگی و ناراحتی افراد نقش موثری دارد. ذهن را آرام می کند، به افکار نظم میدهد و سلامت روان را بهبود می بخشد. البته ممکن است بعد از ثبت هیجانات و نوشتن احساسات به دلیل این که مسئله ای را موشکافی کردید دچار ناراحتی شوید، اما نگران این مسئله نباشید زیرا نوشتن موجب شناخت بیشتر خودتان و احساستان می شود و بعد از مدتی حالتان را بهتر میکند. روزهایی وجود دارد که شما انقدر خوشحال هستید که احساس می کنید می توانید جهان را تسخیر کنید، در حالی که روزهایی وجود دارد که احساس می کنید دنیای اطراف شما تاریک و غمگین است. به خود اجازه دهید هر هیجان و احساسی را بدون خود سرزنشگری و قضاوت تجربه کنید.