حمایت از فرزندان
بچهها با دوستانشان دعوا میکنند. این بخشی عادی از دوستی است، و آنها باید یاد بگیرند چگونه پیش بروند. چه این دعوا بین بهترین دوستها یا دوستان معمولی اتفاق بیفتد، اشک، کجخلقی، غم، لجبازی، انزوا، عصبانیت و احساسات جریحهدارشده از پیامدهای احتمالی این درگیریها هستند. برخی از بچهها به طور طبیعی در مدیریت، عبور از گذشته و اجتناب از این اختلافات مهارت بیشتری دارند، در حالی که برخی دیگر درگیر جنگهای دوستانه ی مکرر و شدیدتر هستند. با این وجود، بیشتر بچهها از کودکان نوپا تا نوجوانان، ممکن است برای مدیریت این مسئله در برخی زمانها نیاز به کمک داشته باشند. در این زمان والدین میتوانند حمایت کنند و به فرزندان خود در رشد مهارتهای ارتباطی موثر کمک کنند. با این حال، برای والدین سخت است که بدانند چه زمانی وارد عمل شوند، چه حمایتی ارائه دهند و چه زمانی در دعوای بچهها وارد نشوند. درباره نحوه ی آموزش به فرزندان خود برای مدیریت اختلافات با دوستان بیشتر بیاموزید.
چرا بچه ها با دوستانشان دعوا می کنند ؟
اندی بریمهال، درمانگر ازدواج و خانواده و متخصص در حوزه ی فرزندپروری و مسائل رفتاری کودکان و نوجوانان، میگوید بچهها به دلایل زیادی با دوستانشان دعوا میکنند، از سوءتفاهم گرفته تا بحث بر سر یک اسباب بازی تا احساس اینکه وقتی بچه های قلدر اذیتش کرده اند تنها بوده است. این دعواها میتوانند کوتاه، موردی، بزرگ یا حتی پایاندهنده ی یک دوستی باشند. دکتر بریمهال توضیح میدهد عواطف برانگیخته میشوند و واکنشهای آنها میتواند بزرگ باشد. با این حال، توجه داشته باشید که برخی از بچه ها احساسات خود را درون خود نگه میدارند و یا در ایجاد خط قرمزهای سالم در روابط خود مشکل دارند. توانایی کودکان در هر سنی، از خردسالی تا نوجوانی، برای مدیریت مؤثر این اختلافات متفاوت است و والدین اغلب نمیدانند چطور کمک کنند و ممکن است درباره ی دعوای فرزندشان با دوستانش نگران شوند. هونورا اینهورن ، یک مددکار اجتماعی بالینی مستقل و درمانگر رفتاری که در کار با کودکان، نوجوانان و خانواده تخصص دارد میگوید: «داشتن اختلاف با همسالان در بچهها کاملاً عادی است.» در واقع، این دعواها میتوانند فرصتی برای تمرین مهارت های اجتماعی به کودک شما بدهند و مفید باشند. اینهورن که در کالیفرنیا مستقر است و با پلتفرم درمانی دیجیتال Brightline کار میکند، توضیح میدهد: «اختلافات برای کودکان و نوجوانان در شناخت تفاوتها، یادگیری مدیریت و ابراز مؤثر احساسات منفی، ایجاد چارچوب های اخلاقی، و بهطور کلی ایجاد مهارت ها و شایستگی های اجتماعی مفید است.» دکتر بریمهال میگوید همچنین، اختلافات میتوانند فرصتی به فرزند شما بدهند تا احساسات خود را بشناسد، به درستی آنها را ابراز کند، و آنچه نیاز دارد بگوید. اینها مهارت های اجتماعی و عاطفی مهمی هستند که باید رشد کنند و به کودک شما در مدیریت ارتباطاتش کمک کنند. با این حال، این دعواها میتوانند باعث اضطراب عاطفی زیادی برای بچه های درگیر شود و همیشه بهگونهای مدیریت نمیشوند که اختلاف به خوبی حل شود. اینجاست که والدین میتوانند راهنمایی کنند و در صورت نیاز وارد عمل شوند.
چه زمانی باید به دعوای فرزند خود با دوستانش ورود پیدا کنیم ؟
این چالش اغلب این است که بفهمید چه زمانی باید وارد دعواها شوید. چه سطحی از حمایت را ارائه دهید و چه زمانی به طور کلی از آن دور بمانید. دکتر بریمهال توضیح می دهد که باید برای حل هر درگیری وارد میدان شوید. ممکن است فرزند شما نحوه انجام این کار را به تنهایی یاد نگیرد. با این اوصاف، بچه ها در میزان و نوع کمک مورد نیاز خود (یا خواهان) متفاوت خواهند بود. بنابراین شما می خواهید حمایت خود را از آن چه برای فرزند شما بهترین کار را می کند و همچنین موقعیت خاصی که با آن روبرو هستند، ارائه دهید.
راهنمایی های کلی برای ارائه کمک
دکتر بریمهال میگوید بهتر است تعادلی بین ارائه ی کمک به بچه ها و اینکه بگذاریم مسائل خودشان را خودشان حل کنند وجود داشته باشد. با بزرگ شدن فرزندتان رویکرد شما تغییر خواهد کرد. اینکه فرزند شما بزرگتر شده باشد، لزوماً به این معنی نیست که او به کمک نیاز ندارد. دکتر بریمهال توصیه میکند نگاهی به روابط اجتماعی فرزندتان داشته باشید. در این صورت وقتی دعوایی اتفاق افتاد برای ارائه ی سطح مناسب کمک حضور خواهید داشت. «با دو ویژگی فرزندپروری شروع کنید؛ گرمی و ساختار بخشیدن. با تصدیق احساسات او، مدلسازی آرام، مراقبت، گوش دادن، واکنش با همدیگر، و سپس تلاش برای پیدا کردن راه حل، راهنمای عواطف کودک خود باشید.» غالباً چالش این است که بفهمید چه زمانی باید وارد عمل شوید، چه سطحی از پشتیبانی را ارائه دهید، و چه زمانی به طور کلی دخالت نکنید. دکتر بریمهال توضیح میدهد اگر برای حل هر اختلاف وارد عمل شوید، ممکن است فرزندتان یاد نگیرد که چگونه به تنهایی این کار را انجام دهد. با این وجود، بچه ها در میزان و نوع کمکی که نیاز دارند (میخواهند) نیز متفاوت خواهند بود، بنابراین بهتر است شما حمایت خود را در مورد آنچه برای فرزندتان بهترین است و همچنین با توجه به موقعیت خاصی که با آن روبرو هستند، ارائه کنید. در موارد بزرگ، معمولاً زمانی که نیاز هست دخالت کنید، واضح خواهد بود، مانند زمانی که کتک زدن، گازگرفتن، یا فحش دادن اتفاق میافتد. دکتر بریمهال میگوید، واضح است که اگر دعوا فیزیکی یا بیرحمانه باشد، مثل موارد قلدری، بهتر است برای اطمینان از امنیت عاطفی و جسمی هر کودک مداخله کنید. دکتر بریمهال توصیه میکند که بیش از حد آسانگیر (فقط تمرکز بر احساسات) یا بیش از حد تنبیهکننده یا زورگو (سرزنش کردن، تنبیه کردن یا به دست گرفتن مسئولیت ها) نباشید. این درمانگر میگوید در عوض، هدفتان راه حلی میانی از ارتباط، گوش دادن، ارائه ی راهنمایی و مشارکت به میزان موردنیاز باشد. علاوه بر این، او توصیه میکند که قوانین یا ارزشهای خانوادگی جامعهپسند، مانند شعار «ما به اشتراک میگذاریم و نوبت میگیریم» را ایجاد کنید تا فرزندتان با انتظارات آشنا شود.
توصیه ها برای سنین مختلف
دعواهایی که فرزند شما با دوستانش دارد شخصی است و مختص رابطه و شرایط خاص آنهاست. برخی از دوستی ها مشاجره ها یا سوء تفاهم های زیادی دارند، برخی دیگر گاه به گاه دعوا یا ناراحتیهای ناگفته خواهند داشت. دوستانی هم هستند که به ندرت باهم اختلاف دارند. برای بچه های کوچک، مشاجرات ممکن است در مورد آزمایش مهارت های جدید، مانند به اشتراک گذاشتن و نوبت گرفتن باشد. بچه های بزرگتر معمولاً با مسائل بزرگتری مانند فشار همسالان، سوء تفاهم ها، علایق عاشقانه، هویت، عزت نفس، افزایش هورمون ها، نوسانات اخلاقی، و خود، روبهرو هستند. با این حال، در حالی که ویژگی های دعواهای کودک شما و توانایی مدیریت مستقل آن ها متفاوت است، رویکردهای مشترکی وجود دارد که برای هر سن و مرحله منحصر به فرد است. رویکرد شما برای مراقبت از آنها طی این درگیری ها نیز با توجه به بلوغ فرزندتان و مهارت های ارتباطی و مقابلهای فردی، متفاوت خواهد بود.
کودکان نوپا و پیش دبستانی ها
به طور کلی، هر چه کودک کوچکتر باشد، احتمال اینکه دعواها فیزیکی یا عاطفی باشند بیشتر است و والدین باید وارد عمل شوند. این مشاجرات که گاهی به کجخلقی تبدیل میشوند، بخشی از یادگیری مهارتهای اجتماعی مناسب توسط فرزند شما هستند. اگر کتککاری در کار نیست، قبل از اینکه وارد عمل شوید، به بچه ها فرصت دهید تا آن را حل کنند. اگر دعوا به جای کاهش یافتن تشدید شد، وقت آن است که وارد عمل شوید تا آنها را به یک راه حل راهنمایی کنید. اینهورن توضیح میدهد که کودکان 3 تا ۴ساله معمولاً به طور کامل خودمحور هستند، تعاملات اجتماعی کمتری داشته اند و هنوز بهترین حلال مشکل نیستند. به طور معمول، کودکان نوپا و پیشدبستانی بر سر وسایل، ارتباطات ضعیف، نوبت گرفتن و عدم آگاهی یا همدلی با یکدیگر با هم مشاجره میکنند. حالات روحی و نیازهای شخصی هر کودک مانند گرسنگی، خستگی، نیاز به استفاده از توالت یا سایر مسائل مربوط به راحتی یا احساس امنیت، ممکن است در دعواها و توانایی او برای برخورد دوستانه نقش داشته باشد. اینهورن میگوید، کمک به کودکان برای بیان کلامی افکار و احساساتشان برای والدین بسیار مهم است. دکتر بریمهال میگوید درک این نکته برای والدین مهم است که اگر فرزندشان هنگام دعوا با دوستش کجخلقی کند، دیگر زمان آموزش دادن به او نیست. در عوض، کودک را از موقعیت خارج کنید و به او آرامش دهید. بعداً، هنگامی که آرام شد، درباره ی آنچه اتفاق افتاد و راهکارها برای دفعه بعد صحبت کنید.
بچه های دوران ابتدایی
وقتی بچه ها از مهدکودک به دبستان میروند، بهتر میتوانند مشکلات را حل کنند اما همچنان ممکن است به اختلاف بخورند. با این حال به جای دعوا بر سر اسباب بازی، دعواهایشان بیشتر بخاطر سوءتفاهم ها یا احساسات جریحهدارشده است مانند تنها گذاشته شدن یا مورد تمسخر واقع شدن. اینهورن توضیح میدهد که بچه های دبستانی در حال یادگیری تسلط بر قواعد اجتماعی هستند، بهتر میتوانند علت و معلول و تأثیر بر دیگران را درک کنند. آنها همچنین شروع به ایجاد روابط اجتماعی قوی خارج از خانواده خود در کنار افزایش عزت نفس و هویت شخصی میکنند که اینها همه زمینه های احتمالی هستند که ممکن است احساسات برانگیخته شده و اختلاف ایجاد شود. این بچه ها به احتمال زیاد میتوانند بسیاری از این اختلافات را به تنهایی مدیریت کنند. اینهورن میگوید: آنها بهتر میتوانند موقعیت را در لحظه درک کنند و راه حلهایی را در نظر بگیرند؛ بنابراین در صورت امکان، از مداخله خودداری کنید، مگر اینکه فرزندتان کمک شما را بخواهد یا به نظر نرسد که میتواند به تنهایی موضوع را حل کند. در این موارد، صحبت کردن با والدین برایش مفید خواهد بود. والدین میتوانند از راه مدلسازی زبان مؤثر که در زمان حل اختلافات استفاده میشود کمک کنند (مثلاً به جای اینکه بگوییم «تو فلان کار را کردی» بگوییم «احساس میکنم فلان اتفاق افتاده است»). نفس عمیق کشیدن و در صورت لزوم از صحنه خارج شدن برای آرام شدن نیز تکنیکهای خوبی هستند که میتوانید به کودک ارائه دهید. اینهورن پیشنهاد میکند که این رویکرد را میتوان با استفاده از راهکار چراغ راهنما آموزش داد. اینهورن میگوید: از فرزندتان بخواهید چشمانش را ببندد و یک چراغ راهنما را تصور کند. وقتی چراغ قرمز است (وضعیت شدید) او باید سه بار نفس عمیق بکشد و به یک چیز آرامشبخش فکر کند. وقتی چراغ زرد شد، زمان ارزیابی مشکل است. آیا او میتواند به تنهایی از عهده ی این موضوع برآید؟ آیا به کمک بزرگسالان نیاز دارد؟ به دو راهکار حل مسئله فکر کن که ممکن است کارساز باشد. وقتی چراغ سبز میشود، یک راهکار را انتخاب کن (کمک بخواه، برو بیرون و شروع به دویدن کن، به نحوه ی آشتی فکر کن) و امتحانش کن. علاوه بر این، اینهورن توصیه میکند مراحل اساسی حل مسئله را که درمانگران به نام ABCD میشناسند معرفی کنید:
A= مسئله چیست؟
B= به راه حلها فکر کن.
C=یک راه حل را انتخاب کن تا امتحانش کنی.
D=انجامش بده!
اینهورن میگوید همچنین ادامه ی نام بردن احساسات خود، مدلسازی همدلی، و فکرکردن به راه حلها در سنین مناسب برای رشد این مهارت های مهم مفید خواهد بود.
درباره ما
مرکز مشاوره روانشناسی سروهانا در حیطه های ارزیابی و درمان اختلالات روانشناسی کودک، مشاوره روانشناسی نوجوان و بزرگسال و همچنین مشاوره خانواده، ازدواج، تحصیلی، شغلی و فردی با بالاترین کیفیت و زیر نظر روانشناسان و مشاوران مجرب و با تجربه آماده همراهی و ارائه خدمات به شما همراهان میباشد. منتظر حضور گرم شما به صورت حضوری در کلینیک سروهانا و یا به صورت غیرحضوری در اپلیکیشن فارگو هستیم.